اینطوری میخوابیدیم:

 

یادش بخیر..یکی از بچه ها با من قهر بود..میخواستند آشتیمون بدن!!جای آشتی کنون باحال بوود...

کجا؟؟ترن هوایی!!!!!

آخه اونجا--جای آشتی کردنه؟!!!

بخاطر همین جای آشتی رو عوض کردند...بنا شد اینجا آشتی کنیم:

ما ندادند!!!

نمیدونم چرا!!

تا اینکه گذشت و گذشت..برگشتیم دیار...

خودش بهم زنگ زد..فوقع ماوقع