عجب تعطیلاتی!

همش نمره های 8.9دارن نشونمون میدن!

این ترم که مشروط شدیم رفت!

باشه تجربه برای ترم بعد!

این ترم جدید خیلیییییی سرم شلوغه!

بگذریم!

چندروز قبل رفتم سیستمم رو روشن کردم دیدم یه فایل روی صفحه مانیتورم هست

بازش کردم دیدم داداشم مثلا خاطراتش رو نوشته! کارایی که در روز انجام داده!

براتون میذارمش شاید جالب باشه!

خودم که خیلی خندیدم!"خودش خبر نداره دزدیدم آوردم اینجا!"


دانیال زارع


من مادرم را خیلی دوست دارم .

 

برادرم به دانشگاه رفته من از او متنفرم .


 

من امروز به کلاس فوتبال رفتم ولی خیلی بازی نکردم.

 

ان شا الله امتحاناتم داره شروع میشه خدا کنه خوب بگیرم  تا ازبابام پول بگیرم .

 

< تا فردا خدا حا فظ >

با سلام من بر گشتم تا حرف بزنم ؟ من حوصله ندارم حرف بزنم ولی مجبورم و باید ادامه بدهم راستی ؟من چرخ خریدم

زور دل میلاد چون او از من خوشش نمی یاد من هم از او خوشم نمی یاد

تو هم بودی همین رو میگفتی "

مگه نه میلاد .

تا فردا به امید دیدار .


نظرتون چیه؟

:D:D

من که خودم خیلی خندیدم!